مهربان خدای خوب من سلام
باز هم همان حکایت همیشگی
فصل رستن شکوفه هاست
من کنار گردش بهار و رستن زمین پیرتر شدم ولی
در دلم هنوز
شوق رستن و رهایی از نگاه نامبارک و پلید
همچنان جوانه می زند
مهربان خدای خوب من
این منم
همانکه پیشتر
در جفا و ناملایمات روزگار
شیون و شکایه کرد
از کرامت و حمایتت گلایه کرد
مهربان خدای خوب من
آمدم که در رکاب تو
با ملایمات و ناملایمات زندگی
بادرشتی و سهولت زمان خود آشتی کنم